سر کتاب

تحقیق درباره احکام اِقرار


تعریف و معنای اقرار
اقرار عبارت است از اخبار به حقی به نفع غیر و به زیان خود ( ماده 1259 ق . م )شخص اقرار کننده را مقرّ ( به ضم میم وکسر قاف و تشدید آخر ) و کسیکه اقرار به نفع او شده است « مقرّله » و مورد اقرار را « مقرّبه » گویند . ( لنگرودی ،80 ، 71 )

« اقرار ، خبر دادن است از حقی که بر گردن خبر دهنده است . اخبار در اینجا جنس است ، یعنی هر نوع خبر ، و اینکه گفتیم « حق لازم بر مخبر » ، با این قید ، شهادت از این تعریف خارج می شود . چون شهادت نیز ، خبر دادن از حق است ولی حقی که بر گردن دیگری است .

این حق ، گاهی اوقات مال است و گاهی مجازات و گاهی نسب . مال ، بعضا معلوم است پس به مدلول شرعی لفظ ، عمل می شود ، اگر مدلول شرعی ندارد به مدلول عرفی ، و اگر مدلول عرفی هم ندارد به مدلول لغوی عمل می شود . و مال ، بعضا مجهول است ، در اینصورت باید از اقرار کننده ، تفسر خواست و به احتمال قوی اقرارش عمل کرد .

و اما عقوبت ( مجازات ) ، اگر معین کرد ، او را ملزم به اجرا می کنند و اگر مبهم باشد ، توضیح می خواهند ، خواه مجازات بر قذف باشد یا اقرار به جنایت به غیر .

و در نسب ، اگر شرایط موجود باشد و مانع حسی و شرعی در میان نباشد ، مقرّ را ملزم به اقرار می کنند . » ( فاضل مقداد ، 1385ق ، 85و86 )

دکتر گرجی در مورد مفهوم اقرار می گوید : « … وقایعی را که انسان درباره آنها سخن می گوید می توانیم به چهار نوع تقسیم کنیم : 1 ـ به نفع دیگری باشد . 2 ـ به ضرر دیگری باشد . 3 ـ به نفع خود انسان باشد . 4 ـ به ضرر خود انسان باشد . نوع اول و دوم را شهادت گویند ، نوع سوم را ادعا و نوع چهارم را اقرار گویند . » (گرجی ، 80 ، 76 )

در مورد مبحث « اقرار » به چند آیه استناد شده است که به ترتیب کتاب «کنزالعرفان » مرحوم فاضل مقداد ، مورد بررسی قرار می دهیم . و در ابتدای بحث از آیات ، ابتداء چند ترجمه از مترجمان برجسته قرآن کریم را ذکر میکنیم وبعد به بحث در مورد آیه مورد نظر می پردازیم . آیه 11 سوره ملک ـ آیه130 سوره انعام ـ آیه 81 سوره آل عمران ـ آیه 135 سوره نساء ـ آیه 9 سوره ملک ـ آیه 172 سوره اعراف ـ آیه 37 سوره اعراف و …

آیه اوّل ، آیه 11 از سوره ملک می باشد: « فاعترفوا بذنبهم فسحقا لاصحاب السعیر» .

ترجمه الهی قمشه ای : آنجا به گناه خود معترف شوند که سودی ندارد و خطاب قهر فرا رسد که اهل آتش قهر ( از رحمت حق ) دور باد .

ترجمه مکارم شیرازی : اینجاست که به گناه خود اعتراف می کنند ، دور باشند ، دوزخیان از رحمت خدا .

ترجمه فولاد وند : پس به گناه خود اعتراف می کنند . و مرگ باد بر اهل جهنم . ترجمه خرمشاهی : و بدینسان به گناهشان اعتراف می کنند ، لعنت باد دوزخیان را .

« آنان ( اهل دوزخ )بر گناهشان اعتراف کردند .» اعتراف از باب افتعال ، از ماده معرفت ، به اقراری گفته می شود که توام با شناخت باشد به آنچه که اقرار می کند . اگر اقرار ، حجّت نبود ، سرزنش و نفرین بر آنها ( دوزخیان ) سزاوار نبود چون در دنبال آیه می فرماید : « دور باشند از رحمت خدا ، اصحاب آتش » . سحق به معنای دوری از رحمت خداست و اینکه در عربی گفته می شود « اسحقه » یعنی « ابعده » ( دور کرد او را ) » ( فاضل مقداد ، 1385ق ، 86 )

در تفسیر مجمع البیان آمده: « پس اقرار و اعتراف به گناه خود کردند ، پس دوری از رحمت خدا برای اصحاب آتش است . قرائت : ابوجعفر و کسائی ( فسحقا ) به دو ضمّه قرائت کرده و دیگران به تخفیف ، یک ضمّه خوانده اند . » ( طبرسی ، 50 ، ج25 ، 172 )

« السحق به معنای دوریست … و سحقا یعنی خداوند ، ایشان را ملزم فرموده که از هر خیری دور باشند . » ( طبرسی ، 50 ، ج25 ، 173 )

« و اقرار ، مشتق از قرّ الشیء ، تقرّ ، قرار است وقتیکه ثابت شود . و اعتراف از معرفت گرفته شده و ذنب ، مصدر است … وقتی جمع ( ذنوب ) گفته شود ، برای اختلاف جنس گناه است . ( فسحقا لاصحاب السعیر ) پس دوری باد بر اهل آتش . و این نفرین بر ایشان است یعنی خدا ایشان را محروم و دور از نجات بدارد دور داشتنی . » ( طبرسی ، 50 ، ج25 ، 176 )

در تفسیر منهج الصادقین آمده که : « پس اعتراف کنند به گناهان خود که آن کفر است و تکذیب رسل ، در وقتیکه آن اعتراف ، فایده به ایشان ندهد . و عدم اتیان به صیغه جمع به جهت آنست که ذنب در اصل ، مصدر است زیرا که مراد به آن کفر است . … و اصل کلام اینست که « اسحقهم الله سحقا ای ابدلهم من رحمته » … بدانکه آیه ، مبطل قول مجبره است زیرا که اگر کفر و ذنب ، بی اختیار ایشان می بود ، به این معترف نمی شدند بلکه می گفتند ما را در آن اختیاری نبوده . » ( کاشانی ، 44 ، ج9 ، 356 )

در تفسیر اثنی عشری آمده که : « … تنبیه : آیه دلیل است بر بطلان قول مجبره زیرا که اگر کفر ، اختیاری ایشان نبود ، اعتراف نمی کردند بلکه می گفتند ما را در آن اختیاری نبود و به آن ملجا و مجبر بودیم . » ( حسینی ، 63 ، 243 ) در تفسیر خسروی آمده که : « … بیان : اقرار ، مشتق از قرار وثبات است . … و اعتراف از معرفت است . …. ذنب هم مصدری است که نه تثنیه دارد و نه جمع و وقتی جمع شود به سبب اختلاف جنس گناه است . و یک گناه ، هر قدر تکرار شود ، همان ذنب است ولی چند گناه مختلف را ذنوب گویند . » ( خسروانی ، 1390ق ، 335 )

و بالاخره در تفسیر اطیب البیان نیز آمده که : « اعتراف از ماده عرف و معرفت است به معنی قبول معرفت . و اظهار معرفت یعنی اظهار کردند که ما معرفت داریم و می دانیم که چه کرده ایم و اعتراف و اقرار ، به معنی واحد است . چون اقرار هم از ماده قرّ است به معنای ثبوت ، یعنی ثابت و محقق است و اقرار اظهار ثبوت و تحقق است . » ( طیّب ، 66 ، 98 )

در این آیه « اشاره است بر اینکه اقرار کننده باید بر آنچه که اقرار می کند ، شناخت داشته باشد پس با این حساب ، بلوغ و عقل و رشد در اقرار ، شرط است . » ( فاضل مقداد ، 1385ق ، 88 )

آیه دوم ، آیه 130 از سوره انعام می باشد : « یا معشر الجن والانس الم یاتکم رسل منکم یقصّون علیکم آیاتی و ینذرونکم لقاء یومکم هذا قالوا شهدنا علی انفسنا و غرّتهم الحیوه الدنیا و شهدوا علی انفسهم انّهم کانوا کافرین » .

ترجمه الهی قمشه ای : ( آنگاه خدا خطاب کند که ) ای گروه جن و انس ، آیا برای هدایت شما از جنس خود شما رسولانی نیامد که آیات مرا برای شما بخوانند و شما را از مواجه شدن با این روز سخت محشر بترسانند ؟ آنها با نهایت پشیمانی جواب دهند که به جهالت (ئبه مخالفت رسول ) و بدی بر خود گواهی می دهیم و زندگانی دنیا ، آنها را مغرور ساخت و در آن حال می فهمند و بر خود گواهی دهند که به راه کفر و ضلالت می رفتند .

ترجمه مکارم شیرازی : ( در آن روز به آنها می گوید : ) ای گروه جن و انس آیا رسولانی از شما به سوی شما نیامدند که آیات مرا برایتان بازگو می کردند و شما را از ملاقات چنین روزی بیم می دادند ؟ آنها می گویند : « بر ضرر خودمان گواهی می دهیم ، ( آری ما بد کردیم ) » و زندگی ( پر زرق و برق ) دنیا ، آنها را فریب داد و به زیان خود گواهی می دهند که کافر بودند .

ترجمه فولادوند : ای گروه جن و انس آیا از میان شما ، فرستادگانی برای شما نیامدند که آیات مرا بر شما بخوانند و از دیدار این روزتان به شما هشدار دهند؟ گفتند: « ما به زیان خود گواهی دهیم » ( که آری آمدند ) و زندگی دنیا فریبشان داد و بر ضد خود گواهی دادند که آنان کافر بودند .

ترجمه خرمشاهی : ای گروه جن و انس ، آیا پیامبرانی از خودتان به سو ی شما نیامدند که آیات مرا بر شما فرو خوانند و شما را به دیدار چنین روزی هشدار دهند ؟ گویند بر خود گواهی دهیم ( که آری آمدند ) و زندگانی دنیا ایشان را فریفته است و بر خود گواهی دهند که خود کافر بودند .

فاضل مقداد در کنز العرفان ، پس از بیان این آیه می نویسد : « شهادت انسان بر علیه خود همان اقرار است از خود به آنچه که شهادت می دهد . » ( فاضل مقداد ، 1385ق ، 86 )

در مجمع البیان آمده : « وشهدوا علی انفسهم انّهم کانوا کافرین » در عالم آخرت اقرار می کنند که در دنیا کفر پیشه کرده اند و سزاوار عذابند . » ( طبرسی ، 50 ، ج8 ، 277 )

در تفسیر انوار درخشان آمده : « قالوا شهدنا علی انفسنا : کفار و بیگانگان در پاسخ گویند بلی و اقرار خواهند نمود که پیامبران بسیاری از جانب پروردگار آمدند … و شهدوا علی انفسهم انّهم کانوا کافرین : ئکفار پس از اینکه اقرار نمایند که پیامبران بسیاری از جانب پروردگار ، به سوی بشر فرستاده شده اند ، نیز اقرار می نمایند که دعوت پیامبر گرامی اسلام ( ص ) را شنیده و تکذیب می نمودیم و از آئین شرک و کفر پیروی نموده ، شعار خود قرار می دادیم . » ( حسینی ، 1380ق ، 165 )

آیه سوم ، آیه 81 از سوره آل عمران می باشد : « و اذ اخذ الله میثاق النبیّین لما آتیتکم من کتاب و حکمه ثمّ جاءکم رسول مصدّق لما معکم لتومننّ به و لتنصرنّه قال ءاقررتم و اخذتم علی ذلکم اصری قالوا اقررنا قال فاشهدوا و انا معکم من الشّاهدین » .

ترجمه الهی قمشه ای : و چون خداوند از پیغمبران ، پیمان تبلیغ ( دین توحید ) گرفت ، آنگاه که به شما کتاب و حکمت بخشید ( و به آن ، عمل نکردید ) سپس برای هدایت شما اهل کتاب ، باز رسولی از جانب خدا آمد که گواهی به راستی کتاب و شریعت شما می داد تا به او ایمان آورده و از او یاری کنید ، خداوند فرمود آیا به رسول من و به آنچه در کتاب آسمانی او ، قرآن فرستادم اقرار داشته و از پیمان من پیروی خواهید کرد ؟ همه گفتند اقرار داریم . خداوند فرمود شما ( بر خویش و امم خود ) گواه باشید و من هم با شما ( بر آنان ) گواه خواهم بود .


تعداد صفحات : 22 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود